برایـــ مردنـــ
تا روح بشر به چنگ زر ، زندانیست
شاگردی مرگ پیشه ای انسانی است
جان از ته دل ، طالب مرگ است ... دریغ
درهیچ کجا برای مردن جا نیست ؟
کارو(shaeri ke dostesh daraam)
TELEGRAM.ME/GUSHKONتا روح بشر به چنگ زر ، زندانیست
شاگردی مرگ پیشه ای انسانی است
جان از ته دل ، طالب مرگ است ... دریغ
درهیچ کجا برای مردن جا نیست ؟
کارو(shaeri ke dostesh daraam)
TELEGRAM.ME/GUSHKONقــــــــــــــبــــــــــــــل از رفــــــــتـــــــن
بــــــــــارانـــــــــي بــــــــــپــــــــــــوش!
از احتمال گريههاي خودم ميترسـم...
و كمي روســـــريات را ســفــت ببـند!
مـــــــــيخـــــواهـــــم از هـــر طـــــرف
ســـــــــــمـــــــــت تـــــــــــو بــــــوَزم...
کامران رسول زاده
همهی مردها خوشحالت میکنند
اما اگر زمانی این شعر را خواندی
به مردی فکر کن که آن را نوشته
او به خاطر تو از دنیا متنفر شد.
- لئونارد کوهن
eydetoon mobaraaaaaak pisha pish
ishala khosh begzare
در وجودم کسی هست به وسعت تو
که هرشب موهایم را شانه میزند
و من با خود فکر میکنم
حریم کدام خیال را شکسته ام
که اینگونه حقیقت میشوی در باورم
تو را از خودم دور می کنم
تا خیال کنی دیگر برایت نمی میرم
و آسوده تر دستش را بگیری
دورت می کنم
تا نبینی
نفهمی
که از دوریت به کجا رسیده ام
و هنوز در منِ مرده
تو چقدر زنده ای
ا.ابراهیمی
در حقیقت
آدم ها
هیچ کس را ندارند..
این را آدم
روزهای جمعه
از جاهای خالی آنهایی که باید باشند و نیستند
می فهمد...
- ناهید عرجونی
صبح که بیدار شدی
بالهایت را پنهان کن
نمی خواهم کسی بداند
به خوابهایم سر می زنی ..
اینجا فرشته ها را با سنگ می زنند ..
ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺻﺪاى ﺑﻠﻨﺪ نمى خندم
ﺑﺎ ﺻﺪاى ﺑﻠﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﻧمى ﺯﻧﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﮔﻮﺵ ﻧمى ﺩﻫﻢ
ﺑﻪ ﺻﺪاى ﺑﺎﺩ
ﺩﺭﻳﺎ
ﭘﺮﻧﺪﻩ
ﭘﺎﻭاﺭاتى
ﭘﺎﻭﺭﭼﻴﻦ ﭘﺎﻭﺭﭼﻴﻦ مى ﺁﻳﻢ و
مى ﺭﻭﻡ.
بى ﺳﺮ و ﺻﺪا ﺯﻧﺪگى مى ﻛﻨﻢ
ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮاﺏ ﺭﻓﺘﻪ اى...
- ﺭﺳﻮل ﻳﻮﻧﺎﻥ
http://sv2.behmelody.com/Favardin93/2/Mp3/Behzad%20Pax%20-%20Engar%20Na%20Engar(128).mp3
TELEGRAM.ME/GUSHKONdoset daram
TELEGRAM.ME/GUSHKONphoto bay khodam
سکوت. . .
عاشقانه ترین حرف دنیاست
برای من
وقتی پای نگاه
تو
در میان باشد
میمیریم شاید همین فردا مگه دست ماست
تـــــــــــاریــــخــش دســــت خـــــــــــــــداست
تــا هــــمــــون تــــاریــــخ دوســـــــــــــت دارم
کـــــــــــــــــاش دوســــتـــــم داشــــــتــــــــی
چـــیـــــــــزی نـــگـــو چــیـــزی نـــمـــیــــگـــم
_____________________________[Ph]
شب خيابان مثل من است
هر از چندی
خاطرهای بیاحتياط میگذرد
دلم يك تصادف جدی میخواهد
پر سر و صدا
آمبولانسها سراسيمه شوند
و
كار از كار بگذرد!
سارا محمدی اردهالی
منتظر آمدن همه نباش
يك نفر هيچ وقت نمى آيد
- ازدمير آصاف
inam shekare goruub ba gooshim corbiخخخ
inam kadoye doste azizam. bonsaye khoshgel
http://plants.blogfa.com/post/21
درختچه های مینیاتوری ژاپنی بونسای
TELEGRAM.ME/GUSHKON
زنجيري از خشم،زنجيري از ياس و نااميدي
در اين جهان تباهي و فساد هستي و افرينش!
در اين مكان نا مقدس و پليد مردم بيهوده
و آن ها را در شب بي پايان در هم مي پيچد
Dimmu borgir-mourning palace
gener : black - symphonic metal
از بندهای شعر
قیدها را بردار!
نمیبینی!؟
دارم عاشق میشوم،
عشق که زمان و مکان سرش نمیشود...
من
بیقیدترین عاشقِ جهانم...
کامران رسول زاده
گفته بودم؛
فراموشی زمان میخواهد..
اشتباه بود
فراموشی زمان نمیخواهد
فراموشی دل میخواست
که آن هم پیش تو ماند
اُزدمیر آصف
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ …
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ،
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﻐﻀﻢ ﻓﺮﻭ ﻧﺸﯿﻨﺪ
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﮐﻨﻢ …
مـــن.. غم نویس نیستم..!
من فقط گاه و بی گاه آب و هوایِ دلم را می نویسم، همین..!
حالا اگر آسمانِ دلم گاه و بی گاه اَبریست چه کنم...
نمی توان سینه ای را شکافت
و دید
تا چه اندازه درد
در انسان ته نشین شده است
باید ضربه را خورد
باید دور شد وَ رفت.
زخم های امسال
اصابتِ دردهایی ست
که دو سالِ پیش خورده ایم.
- سید محمد مرکبیان
آخه رو چه اصولی بعضیا میخندن رو لپاشون ۲ تا حفره ایجاد میشه ؟
چرا ما میخندیم پرانتز باز میشه؟
به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!
پاییز
بلایی ست
که هر سال بعد از رفتنت،
سرِ شاخ و برگم می آورم...
کامران رسول زاده
گفتند ستاره را نمی توان چید ...
و آنان که باور کردند... برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند...
اما باور کن ... که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره... دست دراز کردم...
و هر چند دستانم تهی ماند ... اما چشمانم لبریز ستاره شد
ﺣﻀﺮﺕ آﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ که ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﻓﺖ:
ﺧﺪﺍ بهش ﮔﻔﺖ: ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ، ﺑﺎ ﺗﻮ ﺭﺍﺯﯼ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﺁﯼ ....
ﺁﺩﻡ ﺁﺭﺍم و ﻧﺠﯿﺐ ﺁﻣﺪ ﭘﯿﺶ !!!...
ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺖ ..
ﻣﺤﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻏﻢ ﺁﻟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ، ﺩﻝ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﺮﯾﺴﺖ !!...
ﮔﻔﺖ: ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ، ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺷﮏ ﺯﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﮑﯿﺪ ...
ﯾﺎﺩﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺑﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ... ﺑﻐﺾ ﺁﺩﻡ ﺗﺮﮐﯿﺪ ...
ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻟﺮﺯﯾﺪ ...
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ...
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻋﺮﺵ ...
ﻧﻪ ... ﻧﻪ ... ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ ، ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !!!....
ﺁﺩﻡ ﮐﻮﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ....
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺖ .. ﺭﺍﻫﯽ ﻇﻠﻤﺖ ﭘﺮﺷﻮﺭ ﺯﻣﯿﻦ ....
ﺯﯾﺮ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﺷﻨﯿﺪ ... ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ....
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ....
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ .... ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﯼ ﮔﻨﺪﻡ....
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺵ .....
این منصــــفانه نیست،
من پیــر شــده باشـم
و تو در خیالم
درست مثل روزی که تَرکم کردی
زیبا و جـوان...
همین شـده که هیـچکس
باور نمیکند
معشــوق من بوده باشی...
کامران رسولزاده
هر جــای ایــن سـرزمین هستــی بــــــاش
فـقط هـر روز خـــنده هایــــــــت را بــرایم پســـت کن...
قـــــلب من بـرای تــپیدن نـیاز به انـــگیزه دارد ....
واست دلم واست تنم , واست تمام زندگيم
از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم
نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه
همنفس قسمت من دوست دارم يه عالمه
قشنگ ترين خاطره هام با تو و از تو گفتنه
آرامش وجود من صداي تو شنفتنه
تو با مني هرجا برم مهر تو بند جونمه
عشقت نميره از سرم تو پوست و استخونمه
يکدم اگه نبينمت يه دنيا دلتنگت ميشم
نگاه دريايي تو آبيه روي آتيشم
اینجوریاست!!!!!!