yadesh bekheyrr in music ro download konin gush bedinn
download konin gush bediin jaleb va gadimi hastt
TELEGRAM.ME/GUSHKONموضوعات مرتبط: va3toمحيط زيست من
برچسبها: محيط زيست من
download konin gush bediin jaleb va gadimi hastt
TELEGRAM.ME/GUSHKONوای…!
عجب غوغا میکنند
در من…،
واژه هایی که
به وزن “تو”
شعر میشوند..!
TELEGRAM.ME/GUSHKON
هرگز گمان نبر من از تو دورم
هر کجا باشم
کنار یاد تو ایستاده ام..
_________________________
ماندانا پیرزاده
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
مرگ با خوشه انگور می آید به دهان
مرگ در حنجره سرخ - گلو می خواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی - ریحان - می چیند...
سهراب سپهرى، صداى پاى آب
گاهى اوقات مجبوريم بپذيريم كه برخى از آدم ها فقط
مى توانند در قـــلــــبــــــمـــــان بمانند نه در زندگيمان.
- سيلويا پلات
ﻣـــــــﺎ ﮐﻪ ﻧــــــﺪﯾﺪﯾﻢ ،!!
ﻭﻟــــــــــــــﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺣــــــــــﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ●○•°
ﯾـــﮑﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳـﺘـــﺖ ﺩﺍﺷﺘـــــــﻪ ﺑــــــﺎﺷﻪ !!!!!
قهوه جشمان توست
تیره ،تلخ ؛آرامش بخش و اعتیادآور
هرشب خواب می بینم
سقوط می کنم از یک آسمانخراش
و تو از لبه آن
خم می شوی و
دستم را می گیری
سقوط می کنم هرشب
از بام شب
و اگر تو نباشی
که دستم را بگیری
بدون شک
صبحگاه
جنازه ام را
در اعماق دره ها پیدا می کنند...
رسول یونان
آزادی را...
آرامش را...
خدا را...
تو را...
من اغلب چیزهایی را که نمی بینم
می پرستم!
- صادق داوری ترشیزی
هیچ کس متوجه نمی شود
که برخی از افراد
چه عـذابـی را تحمـل میکنند
تا "آرام" و "خونـسرد" به نظر بیایند..
ﺩﻳﺸﺐ ﺳﺮﻱ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﺩﻡ!
ﺧﺎﻙ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ !!!!
ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ !
-----------------------------
پرندگان پشتبام را دوست دارم
دانههایی را که هر روز برایشان میریزم
در میان آنها
یک پرندهی بیمعرفت هست
که میدانم روزی به آسمان خواهد رفت
و برنمیگردد.
من او را بیشتر دوست دارم.
-از مجموعه شعر «رنگهای رفتهی دنیا»
--------------------------------
فرسنگها فاصله بود میانشان،
اما مگر فرقی می کرد
فاصله،غریبه ترین چیز در این میان بود
چون تنهایی اش را می فهمید،
غمش را لمس میکرد،
آه او سینه اش را می سوزاند،
فارغ از فاصله ها
تمام حجم زندگی اش را
عطر حضور او پرکرده بود،
فاصله معنایی نداشت
وقتی
او عاشق شده بود...!
---------------------------------
خورشید مرده بود
و هیچ کس نمی دانست
که نام آن کبوتر غمگین
کز قلب ها گریخته
ایمانست...
- فروغ فرخزاد
---------------------------------
امروز، همین حوالی بود که
کسی از کنارم گذشت
نفسم بند آمد
چقدر شبیه خاطراتم بود
کمی آرام تر
کمی عبوس تر
سالها شکسته تر
و زود بین جمعیت گم شد
شاید می ترسید کسی فریاد بزند
"دزد، دزد، خودش بود"
او که سال هاست قرارِ مرا ربوده است
یوسف مهدوی فر
--------------------------------
دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدی است
خسته ام از عشق هم خسته
"فروغ"
-------------------------------
داره برف میاد به اسمون نگاه کن هروقت برف سیاه بارید
بهم خبر بده ، اون موقع من دیگه دوستت نخواهم داشت
TELEGRAM.ME/GUSHKONاگه آفتاب تو چشات خونه کنه ميتونه خورشيد و ديونه کنه
ميتونه تو آيينه ی چشمای تو گل شب بو موهاشو شونه کنه
ميتونه ميتونه آب بشه تو نگاه تو دل سنگه هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمایه تو از نگات هر چی بگم بازم کمه
منو بارون تو و آفتاب شب و غم توی راه زندگی هم سفريم
نکنه اسير نتهایی بشيم آسمونيا رو از ياد ببريم
TELEGRAM.ME/GUSHKON
ajab barunii miyad hava havaye del giriiyee {ardebil 1393/7/28__ 01:24}
TELEGRAM.ME/GUSHKONمن همیشه دوستدار یک زندگی عجیب و پر حادثه بوده ام
شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می خواهد
پیاده دور دنیا بگردم ٬ من دلم می خواهد توی خیابان ها
مثل بچه ها برقصم ٬ بخندم ٬ فریاد بزنم ٬
من دلم می خواهد کاری کنم
که نقض قانون باشد.
شاید بگویی که تمایل به گناهی دارم ولی این طور نیست
من از این که کاری عجیب بکنم لذت می برم ...
من دلم می خواهد این لفظ از زندگی دور شود
باید این کار را بکنی ٬
باید این طور لباس پوشید ٬
باید این طور راه رفت ٬
باید این طور حرف زد ٬
باید این طور خندید ٬
آه همه اش باید ٬
همه اش سلب آزادی و محرومیت ..
چرا باید ؟!...
می دانم که به من چه جواب خواهند داد ...
زیرا قوانین اجتماع اجازه نمی دهد طور دیگری رفتار کنی
اگر بخواهی بر خلاف دیگران رفتار کنی دیوانه
و احیانا جلف و سبکسر خطاب خواهی شد ..
من نمی فهمم
این قوانین را چه کسی وضع کرده
کدام دیوانه ای بشر را به این زندگی تلخ و پر از رنج محکوم کرده ...
فروغ فرخزاد