__ VA3TO __

من از میان این‌همه دردهایِ زایمان

به دنیا نیامده‌ام

که تو سهمم نباشی!

اگر تو فلسفه‌ی خلقت من نیستی،

پس من چرا این‌همه بی‌تواَم...؟

از هم فاصله می گیریم
تو از من
من از خودم

سهم من از تو 

دلتنگی بی پایانیست 

که روزها دیوانه ام میکند 

شب ها شاعر... 

تو نمی‌فهمی،
من حالم خوب می‌شود
وقتی با یک شاخه نیلوفر
هر روز
برای ندیدنت
کنار اسکله می‌روم...
تو نمی‌فهمی،
من حالم خوب می‌شود
وقتی با یک شاخه نیلوفر
هر روز
نمی‌بینمت...
تو از کجا بفهمی
هر روز
با یک شاخه نیلوفر
غرق می‌شوم...؟

ادامه مطلب

ملالی هست 
نویسنده: محمد باقر نباتی مقدم

شنبه یک شهریور ساعت 18.30
تالار شمس عطار اردبیلی/مجتمع فرهنگی هنری فدک

رایگان

کاری از: تئاتر عنوان

 NAFAS   CHESHM ENTEZARIM

دیروز که مرا به خاک سپرند تورا به خدا سپردم.

خدا هم کلافه شد از بس تو را خواستم.________[Ph]

_چشـــامــو بـســتــم_
_بــاز تــورو دیـــــــــدم _

_[Ph]_

   aklimdan   geçerken   gozlerimi   kapat

sen gelejeksin diye sabaha kader capan miorlar

 از یـــــــادم که می گزری چشــــمـــــانـم را ببند

به امید امـــــــــــــــــدنــت تا صــبح باز می مانند

29 mordad konsert reza sadegi hast  

vay che hali mide ye bilite 2 nafare 

پروانه ها با پای خود مزه را احساس میکنند .

7 میلیارد و خورده ای انسان
اما نمی دانم چرا
همه ی احساسِ من
در تو تمام می شود!

ادامه مطلب mokhtabe khasss

و مرداد

خدا رو چه دیدی ، شاید با تو باشم

شاید با نگاهت از این غم رها شم

خدا رو چه دیدی ، شاید غصه رد شد

دلم راه و رسم این عشق رو بلد شد

هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت

هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت

خدا رو چه دیدی ، تو شاید بمونی

شاید غصه هامو ، تو چشمام بخونی

خدا رو چه دیدی ، شاید دل سپردی

شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی

هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت

تو ترسی نداری از عشق و جدایی ، می خوای پر بگیری به سمت رهایی

برای تو موندن دلیلی نداره ، برات حرف رفتن شده راه چاره

خدا رو چه دیدی ، تو شاید بمونی

شاید غصه هامو ، تو چشمام بخونی

خدا رو چه دیدی ، شاید دل سپردی

شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی

خدا رو چه دیدی ، خدا رو چه دیدی

har baar az sardit yakh mizanamo

mishkanam 

fek nakoni ye vakht az sangam 

be ruye khodasm nemiya ram

(ph)

من از دنياي تو بيرون نمي رم
نگو فرداي ما با هم يكي نيست
چه فرقي داره بي تو زنده بودن
هميشه زنده بودن زندگي نيست
نيست

ﭼﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ. . . 
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺭﺍ 
ﺑﺒﯿﻨﻢ. . . 
ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟؟؟؟ 

من بلد نیستم دوستت نداشته باشم ، بلد نیستم حرف دلم را نگویم 
حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت 
بلد نیستم نخندم وقتی باتوم حتی اخم کنم وقتی ناراحتم 
من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو

بهترین لذتى که توی دنیا هست اینه که بدونى یه نفر خیلی دوست داره
.

.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

. .
.
البته منو که کسى دوس نداره در حد تئوری عرض کردم :|